جرمی بنتهام فیلسوف قرن ۱۸ مینویسد: «درد و لذت، تمام اعمال، گفتار و افکار ما را هدایت می کند». امروزه، عصبشناسی نیز نظریه بنتهام را تایید میکند. خیلی عجیب نیست، سازمانها هم وقتی میخواهند انگیزه انجام کاری را بدهند، یا وعده لذت ناشی از پاداش را میدهند و یا درد ناشی از تنبیه. اما کدام را باید استفاده کرد؟ وعده هویج یا تهدید چماق؟
پژوهشی که در یک بیمارستان نیویورک، برای تشویق کارکنان بخش مراقبت پزشکی برای شستن دستشان انجام شد، برای این سوال جوابی به دست میدهد. در ابتدا در جلوی دستگاه ضدعفونی کننده دست، پیامهای هشدار آمیز مبنی بر خطرات نشستن دست پخش شد. اما در این حالت، تنها ۱۰ درصد از افراد دستشان را ضدعفونی کردند.
بعد از انجام یک مداخله و افزودن یک بُرد الکترونیکی جریان تغییر کرد. این بُرد الکترونیکی بعد از هر بار استفاده عبارت «کارِت عالی بود» را بازگو میکرد و به عبارتی بازخورد مثبت میداد. در نتیجه افراد بیشتری ترغیب به استفاده شدند.
بر این اساس، پاداش انگیزاننده قویتری است اما نه همیشه! علم عصب شناسی توصیه میکند، زمانی که میخواهید افراد را تشویق به انجام کاری کنید، بهترین انگیزه پاداش و تصویر کردن لذت ناشی از آن است. اما زمانی که میخواهید افراد را از کاری منع کنید، بهترین انگیزاننده تنبیه است.
این موضوع کاملا به ساختار مغز ما مرتبط است. وقتی انتظار پاداش و چیزهای خوب را داریم، مغز ما دستور «برو» میدهد. اما وقتی انتظار چیزهای سخت و درد را داریم، مغز ما فرمان «ایست» را صادر میکند.
برای مثال اگر حتی به فرزند خود می گویید: «اگر دیگر کتاب را پاره نکنی برات شکلات میخرم»، احتمالا زیاد اثربخش نخواهد بود. اما اگر بگویید «اگر کتاب را پاره کنی، از استفاده از تبلت محروم می شوی»، احتمالا اثر بیشتری خواهد داشت.تنبیه و پاداش در جای خود اثربخش هستند. فقط باید حواسمان باشد دنبال منع هستیم یا ترویج….
ارسال دیدگاه